صدای بال مرغ حق روی شانه ام روی شانه ام، زبانش، در گودی شانه ام زبانه میکشاندم.
****" تو از کدام زمان آمدی که چشمهات درین کرانه بیگانه است؟"
*** "کنار این همه آیینه دل شبانه ی هرجغد نیز میترکد "
اما صدای بال نیست این مرغک حق میخواند زیبا در گوش خواندنش در گودی شانه ام زبانه میکشاندم....میخواند؟ میگوید با من
گفتن ش در گوشم گفتنش در گوشم زبانه میکشاندم در گوش و گودی شانه........** " تو شانه بزن "
پناه میبرم از شر کابوس های بیداری روزانم به شبانه های مرغ حق م.
*** محمد مختاری
** براهنی
****" تو از کدام زمان آمدی که چشمهات درین کرانه بیگانه است؟"
*** "کنار این همه آیینه دل شبانه ی هرجغد نیز میترکد "
اما صدای بال نیست این مرغک حق میخواند زیبا در گوش خواندنش در گودی شانه ام زبانه میکشاندم....میخواند؟ میگوید با من
گفتن ش در گوشم گفتنش در گوشم زبانه میکشاندم در گوش و گودی شانه........** " تو شانه بزن "
پناه میبرم از شر کابوس های بیداری روزانم به شبانه های مرغ حق م.
*** محمد مختاری
** براهنی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر