مرگ در والنسیا
Amargura
۱۳۹۱ خرداد ۲۸, یکشنبه
یک شب ۳
از فرودگاه برمیگشتیم پول اُور قرمز قشنگ پوشیده بود تمام راه تهران تا امام خمینی رو مِه و کثافت هوا گرفته بود؛ واقعن چشم نمیتونست چشم رو بیرون از ماشین ببینه نشسته بودیم روی صندلی عقب. همیشه حامی رفتار خلاف قانون در وسایل نقلیه ی عمومی بودم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر