حوصله ی آب دیگه داشت سر میرفت *
خودشو میریخت تو پاشوره و درمیرفت...
...
حوصله م قد حوصله ی آب ه.
یه چیزی هست که من خیلی خوب درک میکنم. من قبل تر و نه خیلی گذشته تر؛ آدم متلک گویی بودم و دلیلش هم این بود که کونشو نداشتم برم رک و راست حرفمو بزنم. بعد نیش زبون مزخرفی داشتم. نمیدونم چطور شد کم کم حوصله ی متلک گویی از دهنم افتاد گاه و گداریم به شوخی اگر به دوستام یه تیکه ای بندازم زود میگم غلط کردم...اینو هم میگم چون میدونم آدمی که متلک میگه چقدر فکر میکنه با گفتن متلک دل داغش خنک میشه که والا نمیشه و باللا نمیشه. من اصلن میخوام یه جلسه بذارم متلک گو ها رو دعوت کنم بگم بهشون دوستان من! بنده امتحان کرده م. اصلن عصبانیت رفع نمیشه. این انسون هایی که هم متلک میگن هم گنده تو روی صورتت بار میکنن اونا خوب فکر میکنم باید آسوده تر باشن. من در گذشته وقتی کارم به جای خفگی میرسید بیشتر گنده ی تو صورت بار میکردم دلیلش هم باز هم نداشتن کون و تخمدان کافی برای مبارزه و جنگ بود. در عوض راهمو ور میداشتم بعد از متلک های فراوان میرفتم یه گوری سرمو میکردم تو یه آخور دیگه. الان غالبن بدون متلک و گنده و فیلان راهمو ور میدارم میرم...هرچی هم مثلن تمی میگه باید به مردم بگی از چی ناراحتی میگم نمیگم و به تخمدونم که ندونن از چی ناراحتم. چرا؟ چون اعتقاد دارم آدما وقتی تصمیم دارن شروع کنن به کاری یا حرفی به احتمال زیادی و با تقریب خوبی میدونن که از عواقبش آزرده شدن خاطر سمت مقابل ه و اینکه چرا میخوان سمت مقابل را ناراحت کنن برمیگرده به خودخواهی اونها چراکه انسون ها میخوان که اون یکی انسون ها به صورت موم در دستان آنها و با عقاید آنها خوشحال و ناراحت بشن و بنابراین به تخم یا تخمدانشان است این آزردگی.
خلاصه اینکه بعنوان متلک گوی طعنه شنونده ی سابق؛ توصیه میکنم اینکار انجام نشود چون عاقبت آن واقعن چیز بیخود و بدرد نخوری است بعلاوه اینکه خامی و بی تجربگی رو میرسونه چیزی که من بوده ام و نسبت به سالهای آینده هم حالا هستم لابد. این طعنه ها دل رو خنک نمیکنه و سوتفاهم رو زیاد میکنه قهر کنید برید باور کنید بهتره راحت تر به جواب میرسید. مگه کنکور ندادین؟ راه حل تستی؟ قهر
* به علی گفت مادرش....(فروغ)
خودشو میریخت تو پاشوره و درمیرفت...
...
حوصله م قد حوصله ی آب ه.
یه چیزی هست که من خیلی خوب درک میکنم. من قبل تر و نه خیلی گذشته تر؛ آدم متلک گویی بودم و دلیلش هم این بود که کونشو نداشتم برم رک و راست حرفمو بزنم. بعد نیش زبون مزخرفی داشتم. نمیدونم چطور شد کم کم حوصله ی متلک گویی از دهنم افتاد گاه و گداریم به شوخی اگر به دوستام یه تیکه ای بندازم زود میگم غلط کردم...اینو هم میگم چون میدونم آدمی که متلک میگه چقدر فکر میکنه با گفتن متلک دل داغش خنک میشه که والا نمیشه و باللا نمیشه. من اصلن میخوام یه جلسه بذارم متلک گو ها رو دعوت کنم بگم بهشون دوستان من! بنده امتحان کرده م. اصلن عصبانیت رفع نمیشه. این انسون هایی که هم متلک میگن هم گنده تو روی صورتت بار میکنن اونا خوب فکر میکنم باید آسوده تر باشن. من در گذشته وقتی کارم به جای خفگی میرسید بیشتر گنده ی تو صورت بار میکردم دلیلش هم باز هم نداشتن کون و تخمدان کافی برای مبارزه و جنگ بود. در عوض راهمو ور میداشتم بعد از متلک های فراوان میرفتم یه گوری سرمو میکردم تو یه آخور دیگه. الان غالبن بدون متلک و گنده و فیلان راهمو ور میدارم میرم...هرچی هم مثلن تمی میگه باید به مردم بگی از چی ناراحتی میگم نمیگم و به تخمدونم که ندونن از چی ناراحتم. چرا؟ چون اعتقاد دارم آدما وقتی تصمیم دارن شروع کنن به کاری یا حرفی به احتمال زیادی و با تقریب خوبی میدونن که از عواقبش آزرده شدن خاطر سمت مقابل ه و اینکه چرا میخوان سمت مقابل را ناراحت کنن برمیگرده به خودخواهی اونها چراکه انسون ها میخوان که اون یکی انسون ها به صورت موم در دستان آنها و با عقاید آنها خوشحال و ناراحت بشن و بنابراین به تخم یا تخمدانشان است این آزردگی.
خلاصه اینکه بعنوان متلک گوی طعنه شنونده ی سابق؛ توصیه میکنم اینکار انجام نشود چون عاقبت آن واقعن چیز بیخود و بدرد نخوری است بعلاوه اینکه خامی و بی تجربگی رو میرسونه چیزی که من بوده ام و نسبت به سالهای آینده هم حالا هستم لابد. این طعنه ها دل رو خنک نمیکنه و سوتفاهم رو زیاد میکنه قهر کنید برید باور کنید بهتره راحت تر به جواب میرسید. مگه کنکور ندادین؟ راه حل تستی؟ قهر
* به علی گفت مادرش....(فروغ)
۱ نظر:
یه وقتایی هست که آدم با زخم زدن به بقیه خودشو زخمی می کنه...
بد جوریه!
ارسال یک نظر