۱۳۹۱ اردیبهشت ۲۳, شنبه

دندان خشم بر جگر خسته بست و رفت . . .

آقای پرویز شین همسایه؛ رفیق؛ نویسنده (بزور بابا ننه مون) مورد علاقه؛ مهمان گاه به گاه ما! شنونده ی پیانوی داغون من؛ شما هم...پیوستید به رفیق تازه سفر کرده تون...
یادتون بخیر

هیچ نظری موجود نیست: