مرگ در والنسیا

Amargura

۱۳۹۱ شهریور ۱۵, چهارشنبه

خود ؛ داخل؛ حساب

من که بلد نیستم بگم ولی این رو کلیک کرده و روز وبلاگ نویسی مبارک اگر امروز بود
Posted by unsterblich
با ایمیل ارسال کنیداین را در وبلاگ بنویسید!‏هم‌رسانی در X‏در Facebook به اشتراک بگذارید‏اشتراک‌گذاری در Pinterest

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

پیام جدیدتر پیام قدیمی تر صفحهٔ اصلی
اشتراک در: نظرات پیام (Atom)

بايگانی وبلاگ

  • ◄  2023 (23)
    • ◄  ژوئن (7)
    • ◄  مهٔ (8)
    • ◄  مارس (2)
    • ◄  فوریهٔ (4)
    • ◄  ژانویهٔ (2)
  • ◄  2022 (1)
    • ◄  اوت (1)
  • ◄  2019 (1)
    • ◄  ژوئیهٔ (1)
  • ◄  2018 (4)
    • ◄  اوت (1)
    • ◄  ژوئیهٔ (2)
    • ◄  مارس (1)
  • ◄  2017 (12)
    • ◄  دسامبر (1)
    • ◄  نوامبر (1)
    • ◄  اکتبر (1)
    • ◄  اوت (1)
    • ◄  ژوئن (1)
    • ◄  مارس (3)
    • ◄  فوریهٔ (1)
    • ◄  ژانویهٔ (3)
  • ◄  2016 (25)
    • ◄  نوامبر (1)
    • ◄  اکتبر (3)
    • ◄  اوت (3)
    • ◄  ژوئیهٔ (1)
    • ◄  ژوئن (1)
    • ◄  آوریل (3)
    • ◄  مارس (5)
    • ◄  فوریهٔ (2)
    • ◄  ژانویهٔ (6)
  • ◄  2015 (71)
    • ◄  دسامبر (4)
    • ◄  نوامبر (2)
    • ◄  اکتبر (4)
    • ◄  سپتامبر (5)
    • ◄  اوت (9)
    • ◄  ژوئیهٔ (6)
    • ◄  ژوئن (7)
    • ◄  مهٔ (6)
    • ◄  آوریل (11)
    • ◄  مارس (5)
    • ◄  فوریهٔ (7)
    • ◄  ژانویهٔ (5)
  • ◄  2014 (162)
    • ◄  دسامبر (3)
    • ◄  نوامبر (4)
    • ◄  اکتبر (9)
    • ◄  سپتامبر (9)
    • ◄  اوت (16)
    • ◄  ژوئیهٔ (10)
    • ◄  ژوئن (9)
    • ◄  مهٔ (11)
    • ◄  آوریل (13)
    • ◄  مارس (14)
    • ◄  فوریهٔ (43)
    • ◄  ژانویهٔ (21)
  • ◄  2013 (338)
    • ◄  دسامبر (32)
    • ◄  نوامبر (15)
    • ◄  اکتبر (66)
    • ◄  سپتامبر (24)
    • ◄  اوت (27)
    • ◄  ژوئیهٔ (15)
    • ◄  ژوئن (43)
    • ◄  مهٔ (31)
    • ◄  آوریل (20)
    • ◄  مارس (19)
    • ◄  فوریهٔ (24)
    • ◄  ژانویهٔ (22)
  • ▼  2012 (379)
    • ◄  دسامبر (31)
    • ◄  نوامبر (29)
    • ◄  اکتبر (24)
    • ▼  سپتامبر (46)
      • یک شب
      • علی السویه
      • مردِگی
      • Food INC.**
      • واقع گرایی زیستی
      • شبهای روشن
      • توصیه
      • خویشان همه در شکایت او/ غمگین پدر از حکایت او *
      • خلوت
      • Baisers Volés*
      • ریم عزیز و زنی با دامن آبی
      • lebenslangen Schatz des Schicksals
      • ریم عزیز و زنی با دامن آبی
      • نخواستن پنهان
      • ریم عزیز (این پست در باب چرند دستمالی مهاجرت نیست)
      • courtesy of
      • Letzte
      • نامه ای به یک کم فهم.
      • فنچ
      • چون قرابه ی زهر*
      • می‌رود از سر کوچه سیگار بخرد، تا برگردد، می‌بیند ک...
      • Acquired
      • برای دل کتاب. (صفحه ی پنجاه دو و خط پنج)
      • یک شب / ۳
      • یک شب/۲
      • روز یک؛ روز دو (با احترام به بهمن فرسی)
      • گاوِ خونی
      • چاه بابِل
      • Like a death row pardon
      • یک شب/۱
      • از کودکی هایش و دلتنگی هایش بگوید.
      • از کودکی هایش بگوید
      • لذتی که در ترک هست؛ در وصل نیست. همه میدونن ولی ا...
      • تنگ غروبی
      • absolute
      • کام دل به بار آرد
      • که از فریاد خود باشد به فریاد* یک نامه
      • sofa
      • گورانه
      • Zusage
      • حسن الختام ینگه دنیا یا در برکلی چه میگذرد؟
      • همانا سرنوشتهای شما را به یک سرانگشت.
      • نوستالژی زرگندانه
      • خود ؛ داخل؛ حساب
      • پاسی شِر
      • ماراتن تَنانه یا سیمای دو تن در قاب
    • ◄  اوت (34)
    • ◄  ژوئیهٔ (33)
    • ◄  ژوئن (60)
    • ◄  مهٔ (50)
    • ◄  آوریل (25)
    • ◄  مارس (16)
    • ◄  فوریهٔ (17)
    • ◄  ژانویهٔ (14)
  • ◄  2011 (84)
    • ◄  دسامبر (12)
    • ◄  نوامبر (22)
    • ◄  اکتبر (6)
    • ◄  مارس (7)
    • ◄  فوریهٔ (14)
    • ◄  ژانویهٔ (23)
  • ◄  2010 (26)
    • ◄  دسامبر (2)
    • ◄  نوامبر (5)
    • ◄  اکتبر (8)
    • ◄  سپتامبر (7)
    • ◄  آوریل (2)
    • ◄  مارس (2)

برچسب‌ها

  • تلما و لوییز (4)
  • تولد (2)
  • حاشیه ی دفتر نویسی ها (3)
  • خاطرات (16)
  • خوابها (8)
  • روز نوشت (23)
  • ریم (24)
  • زنانه (6)
  • سالمرگ (1)
  • شبانه (2)
  • طلسم معجزتی (2)
  • فیلم حاشیه (3)
  • قصه (22)
  • گودریات (3)
  • مردمان (1)
  • نامه (13)
  • نوروزی (1)
  • یک شب (2)
  • book mark (3)

جستجوی این وبلاگ

زمینه ساده. با پشتیبانی Blogger.