۱۳۹۱ آبان ۲۶, جمعه

Or blow me a kiss and that's lucky too*


مطالعات آماری یکی ازمفیدترین کارهای دنیاهستن. میتونی باهاشون همیشه یه سری ارقام و رتبه ها درست کنی. امروز یک چیز خنده داری آقای پیم فرستاده بود که بنا بود برای من مایه ی خوشحالی باشه. مثلن رتبه ی دانشگاه فعلی من در بین فلان تعداد دانشگاه فلان دنیا. یعنی من نشسته م اندیشه میکنم که این دانشگاه و لابد استریوتایپ اسپانیایی جماعت چقدر آبسسد بوده با اعداد و ارقام که رفته گشته خودش رو تو یه دسته بندی مضحک جا کرده و خوشحال شده و بعد اونو اعلام کرده در وبسایتش. دلقک بازی تا کجا.


این کار دانشگاه منو یاد مرد ها یا زنهایی میندازه که ده ها ساله که با پارتنرشون هستن و هنوز و همیشگی درحال تعریف داستانهایی هستن ازین دست که " امروز رفتم تو خیابون بعد این آقاهه/خانومه گفت شما چقد خوشگلین بیاین مدل عینک ما بشین." هنوز که هنوزه... دلم برای دانشگاهمون و این آدمها میسوزه. دلم میخواد راه برم ازشون تعریف کنم که دلشون شاد باشه. 


نشسته م امروز کار مفیدی انجام دادم. در دو روزی که بخودم استراحت دادم؛ نشسته م تعداد آدمهایی که دریک سال اخیر از آشنایی باهاشون خوشوقت شده م رو با تعداد آدمهایی که از آشنایی باهاشون بدوقت شدم مقایسه کردم. اول یک نسبت گرفتم. بعد ضربدر صد کردم. بعد برتعداد آدمهایی که از سه سال پیش میشناسم تقسیم کردم؛ بعد ضربدرصد کردم. بعد امروز میخام بشینم برحسب فصل ها روی یک نمودار ببرمشون. بعد یه تایم سریز انالیز انجام بدم؛ کانفاندرها هم لابد میشن فصول سال. مثلن در فصول سرد و تاریک دشمنی ها افزوده میشن چون که درین فصول آدما اعصاباشون بگا میره.  تا همینجا که یک آنالیز توصیفی انجام دادم؛ نتایج شعف باری بدست آوردم. آدمهایی که از آشنایی باهاشون بدوقت شده م شیش درصد آدمهایی هستن که از آشنایی باهاشون خوشوقت شدم. دو به سی. اصلن حساب نمیشه. البته حقیقتن سعی کردم چندنفری رو هم که ظرف یک سال شاید یک یا دوبار دیدم رو به صورت کسر اضافه کنم ولی دیدم که خوب به هرحال به مخرج کسر هم افزوده میشه و این نسبت کم و بیش ثابت می مونه. اضافه میکنم که اگر صورت رو به کل تعداد آدمهایی که ظرف سه سال اخیر شناخته م تقسیم کنیم؛ رقم کسر کوچیک تر میشه و این درصد هم...تمی معتقده مطالعه ی خوبی ه. معتقده که من اینکارو باید ادامه بدم شاید از یأسی که بهش دچار شده م کم بشه. معتقده یک یا فوقش دو آدم در یک سال چیزی نیست. میگه چهل سالشه و اینهمه آدم میشناسه که ازشون تنفر داره و بیشتر از دو آدم در سال ظهور پیدا کردن. تمی وقتی اینا رو بمن میگه که منو بغل کرده و من کله م رو در بغلش به تایید تکون دارم میدم.

* مری پاپینز



هیچ نظری موجود نیست: