باید این رو ثبت میکردم که بعدها دبه نکنم خودم رو. بله من آدم دبه کردن هستم. سی ساله از تهران.
اسباب کشی کردم به اتاق جدید. گفته بودم قبلن. رسمن ساکن شدم. خیلی راضی تر هستم. اینجا حال تعلق دارم. تانیا بوی عطر منو از پله ها میشنوه و از پله ها میگه: بون دیا گوآپا ! صبح بخیر. از پشت میز؛ پشت به پله ها میگم: میگم بوئنوس ذیاس تانیا. اما طبقه ی پایینی ها فکر میکنن ما خریم در این اتاق که نه پنجره ای داریم و نه در بزرگ عمود بر منظره ی دریا. اما ما اینجا سه نفر هستیم. من؛ گلوریا و تانیا. گلوریا یکی دو سال انگلیس بوده و فکر میکنه من خیلی راضی هستم از اینکه انگلیسی خوبی حرف میزنه که نمیزنه و مسئول بخشی از اینترویو هاست. برای همین مدام در حال رفت و آمد و با تلفن حرف زدنه. اینکه گلوریا یک انسان انویینگ (آزاردهنده ای) اطمینان دارم ولی من آزاری نمیبینم. یعنی پرحرفی و رفت و آمد سنگینش و صدای پای محکمش روی کف پیش ساخته ی آفیس منو ناراحت نمیکنه. نه شرکت کننده های مصاحبه هاش که مردمی هستن که بوی خاک و موتور سیکلت میدن. تانیا؛ یه موجود آرومه که سرش همیشه توی لپ تاپشه و هدفون به گوش. گاهی سرشو میاره بالا میپرسه: فلان کلمه به فارسی چی میشه؟ مثلن یه بار پرسید: ایخا دِ پوتا به فارسی چی میشه؟...بهش نگفتم. گفتم فحشای ما بار جنصیتی ش خیلی زیاده دلم نمیخاد بگم. فقط بهش یاد دادم بگه :گُه! (میِردا)...میگه: گو!
پرت نشیم از موضوع. توی اتاق ما یه اتاق جلسه هم هست که میونش یک میز بزرگ با چند صندلیه. یه دختری اومده که چند سال پیش اینجا پی ایچدی گرفته و رفته و شغلشو در آژانس بهداشت بارسلون (بگمونم) از دست داده ـ بخاطر بحران ـ حالا نشسته اونجا توی اون اتاق روی صندلی ناراحت. و من امروز ناراحتم که جام راحته روی این صندلی. بهش گفتم بیا با هم نوبتی پشت این میز بشینیم. قول داده. فکر کنم قول الکی باشه. پرت نشیم از موضوع.
آفیس خوب است. من هرچقدر دلم بخواد حرف میزنم و هرچقدر نخوام حرف نمیزنم. قضاوت نمیشم. نه اینکه اینها مردم بی قضاوتی باشن. هیچ مردم بی قضاوتی وجود نداره. گاهی فعل کاتالان صرف میکنم و تصحیح میکنن برام. این میشه روز. اسپانیایی غلطم رو حرف میزنم و تصحیح میکنن. دو تا مکانیسم مطرح میشه. یا زبانم بهتر شده که تحملم خوب شده یا آفیس پایین و سایز جمعیت آفیس پایین بزرگ بوده برای من مضر. به هر حال آفیس خوب است.
مشغول شدم به آنالیز دیتاهای سبز. و دیتاهای نورو.
آفیس خود را عوض کنید و حالتان به شود.
اسباب کشی کردم به اتاق جدید. گفته بودم قبلن. رسمن ساکن شدم. خیلی راضی تر هستم. اینجا حال تعلق دارم. تانیا بوی عطر منو از پله ها میشنوه و از پله ها میگه: بون دیا گوآپا ! صبح بخیر. از پشت میز؛ پشت به پله ها میگم: میگم بوئنوس ذیاس تانیا. اما طبقه ی پایینی ها فکر میکنن ما خریم در این اتاق که نه پنجره ای داریم و نه در بزرگ عمود بر منظره ی دریا. اما ما اینجا سه نفر هستیم. من؛ گلوریا و تانیا. گلوریا یکی دو سال انگلیس بوده و فکر میکنه من خیلی راضی هستم از اینکه انگلیسی خوبی حرف میزنه که نمیزنه و مسئول بخشی از اینترویو هاست. برای همین مدام در حال رفت و آمد و با تلفن حرف زدنه. اینکه گلوریا یک انسان انویینگ (آزاردهنده ای) اطمینان دارم ولی من آزاری نمیبینم. یعنی پرحرفی و رفت و آمد سنگینش و صدای پای محکمش روی کف پیش ساخته ی آفیس منو ناراحت نمیکنه. نه شرکت کننده های مصاحبه هاش که مردمی هستن که بوی خاک و موتور سیکلت میدن. تانیا؛ یه موجود آرومه که سرش همیشه توی لپ تاپشه و هدفون به گوش. گاهی سرشو میاره بالا میپرسه: فلان کلمه به فارسی چی میشه؟ مثلن یه بار پرسید: ایخا دِ پوتا به فارسی چی میشه؟...بهش نگفتم. گفتم فحشای ما بار جنصیتی ش خیلی زیاده دلم نمیخاد بگم. فقط بهش یاد دادم بگه :گُه! (میِردا)...میگه: گو!
پرت نشیم از موضوع. توی اتاق ما یه اتاق جلسه هم هست که میونش یک میز بزرگ با چند صندلیه. یه دختری اومده که چند سال پیش اینجا پی ایچدی گرفته و رفته و شغلشو در آژانس بهداشت بارسلون (بگمونم) از دست داده ـ بخاطر بحران ـ حالا نشسته اونجا توی اون اتاق روی صندلی ناراحت. و من امروز ناراحتم که جام راحته روی این صندلی. بهش گفتم بیا با هم نوبتی پشت این میز بشینیم. قول داده. فکر کنم قول الکی باشه. پرت نشیم از موضوع.
آفیس خوب است. من هرچقدر دلم بخواد حرف میزنم و هرچقدر نخوام حرف نمیزنم. قضاوت نمیشم. نه اینکه اینها مردم بی قضاوتی باشن. هیچ مردم بی قضاوتی وجود نداره. گاهی فعل کاتالان صرف میکنم و تصحیح میکنن برام. این میشه روز. اسپانیایی غلطم رو حرف میزنم و تصحیح میکنن. دو تا مکانیسم مطرح میشه. یا زبانم بهتر شده که تحملم خوب شده یا آفیس پایین و سایز جمعیت آفیس پایین بزرگ بوده برای من مضر. به هر حال آفیس خوب است.
مشغول شدم به آنالیز دیتاهای سبز. و دیتاهای نورو.
آفیس خود را عوض کنید و حالتان به شود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر