۱۳۹۲ بهمن ۲, چهارشنبه


من دارم میروم. نمیدانم کدام گوری؟ ولی رفتن را آغار کرده ام
نزدیک شش صبح است و نخوابیده ام در عوض سیگار را با سیگار.
همیشه من میدانسته ام که میروم یا می روانندم. فرقی هم نمیکند نتیجه اش این است که من می روم
میفهمی؟ من دارم می روم. وقتش نزدیک است

هیچ نظری موجود نیست: