مرگ در والنسیا
Amargura
۱۳۹۰ آبان ۲۷, جمعه
ساحلی/ رو سر بنه به بالین
خودم شدم آتیش خودمم شدم خاکستر. آماده م شعله ور بشم. شعله م بگیره به در و دیوار و آدم...زیاد حوصله ی با حوصلگی و با ظرفیتی ندارم...کافیه یه کلمه از نصیحت به گوشم بخوره تا با کله برم تو شکم ناصح مشفق...
۱ نظر:
Mahdi
گفت...
من که نصیحت نکردم کردم؟
۱۳۹۰ آبان ۲۷, جمعه ساعت ۱۵:۱۷:۰۰ (+۱ گرینویچ)
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
۱ نظر:
من که نصیحت نکردم کردم؟
ارسال یک نظر