۱۴۰۲ اردیبهشت ۳۰, شنبه

۱) من خیلی دور؟نیستم

  بخش هایی از  دفاعیات دادگاه  گلسرخی

الحیاه عقیده والجهاد. سخنم را با گفته‌ای از مولا حسین، شهید بزرگ خلق‌های خاورمیانه آغاز می‌کنم. من که یک مارکسیست لنینیست هستم، برای نخستین بار عدالت اجتماعی را در مکتب اسلام جستم و آنگاه به سوسیالیسم رسیدم.

من در این دادگاه برای جانم چانه نمی‌زنم، و حتی برای عمرم. من قطره‌ای ناچیز از عظمت، از حرمان خلق‌های مبارز ایران هستم. خلقی که مزدک‌ها، مازیارها، بابک‌ها، یعقوب لیث‌ها، ستارها و حیدرعموغلی‌ها، پسیان‌ها و میرزاکوچک‌ها، ارانی‌ها و روزبه‌ها و وارطان‌ها داشته‌است. آری من برای جانم چانه نمی‌زنم، چرا که فرزند خلقی مبارز و دلاور هستم.

...‌.از اسلام سخنم را آغاز کردم

متن خلاصه شده از ویکی پدیا

و امّا یادداشت بعدی

در همین بلاگ همین بامداد

به وقت اذان صبح. نقطه میگذارم. بعد وضو میگیرم 

 چرا که محرابم بگردانده، خون آن جوانِ خورشید-خوی.

هیچ نظری موجود نیست: