مرگ در والنسیا
Amargura
۱۳۹۴ اسفند ۱۳, پنجشنبه
باز نشر از همین وبلاگ. مرداد همین سال
خود گویم و خود گریم.
به خودت میایی میبینی بازی ات می دهند به کثیف ترین شکل. دو سال می شود که تنها هم صحبتم خودم هستم. اگر امانم بدهد دنیا، می روم و با دست های خودم به وحشیانه ترین شکل میکشمش. باز خواب قتل میبینم. من قاتلی خونسردم و می کشم اما از خواب حتا نمی پرم. سر صلح ندارم دیگر سر جنگ دارم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر