۱۳۹۳ شهریور ۱۶, یکشنبه

۱۳۹۳ شهریور ۱۵, شنبه

me voy*

نگاه کن که از روحم خون میچکد
Quiero olvidar el aroma de tu cuerpo
Quiero olvidar el sabor de tus labios
Quiero tener, por una vez,
una vida feliz
Por eso, me voy...
Gracias por todo lo que me diste
Gracias por amarme
Pero no tengo ilusión
Que tú eres mi razón
Por eso, me voy...
Dime qué es lo que tienes
Que yo no puedo olvidarte
Mira, mírame, mi niña
Mira que mi alma sangra

* Yasmin Levy

۱۳۹۳ شهریور ۹, یکشنبه

اورفه

یک نوع پرنده هست که پا ندارد و بهمین خاطر هیچ جا نمی تواند فرود بیاید، برای همین هم مجبور است تمام عمرش را در آسمان بال بزند و پرواز کند. میتوانی تصورش را بکنی؟ در آسمان ابری انقدر بالا میروند که بازها و شاهین های لعنتی سرگیجه میگیرند. اما این پرندگان کوچک بی پا تمام عمر مجبورند پرواز کنند، شب هنگام که وقت خواب می رسد بالهایشان را میگسترند و روی باد میخوابند آنها با بالهای گسترده روی بستر  باد میخوابند همانطور که پرندگان دیگر با بال های تا شده روی درختان  میخوابند
نزول اورفئوس
تنسی ویلیامز