مرگ در والنسیا
Amargura
۱۳۹۱ مهر ۴, سهشنبه
lebenslangen Schatz des Schicksals
خبری نیست. گنجی نیست. مقصود و مقصد نهایی هم نیست. جون نکنید
ریم عزیز و زنی با دامن آبی
ویرایش و باز نشر
نخواستن پنهان
کسی که بسیار در خود چروکیده است میگوید که آمدنی؛ هم نیست آن چیزی که دانه به دانه رج به رج بافتم. ساختم.
پستهای جدیدتر
پستهای قدیمیتر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
پستها (Atom)